عملکرد دانش‌آموزان به‌مهربانی در کنکور سراسری ۱۴۰۴

نظام آموزشی ایران در سال‌های اخیر با یک تناقض ساختاری روبه‌رو بوده است: از یک‌سو، آموزش به‌طور کمی گسترش یافته و دسترسی به مدارس و دانشگاه‌ها افزایش پیدا کرده، اما از سوی دیگر، نابرابری در کیفیت و دسترسی به آموزش مؤثر همچنان ادامه دارد و حتی در برخی حوزه‌ها تشدید شده است. شکاف میان مناطق برخوردار و کم‌برخوردار، بیش از آن‌که جغرافیایی باشد، اکنون اجتماعی است؛ شکافی میان گروه‌هایی که به منابع آموزشی، فرهنگی و اقتصادی دسترسی دارند و آن‌هایی که از آن محروم مانده‌اند. در چنین بستر نابرابری‌، عملکرد موسسه خیریه به‌مهربانی در کنکور سراسری ۱۴۰۴ را می‌توان علاوه بر یک موفقیت تحصیلی، نمونه‌ای از تلاش برای تحقق عدالت آموزشی دانست.

 

نرخ قبولی بالاتر از میانگین کشوری

بر اساس داده‌های رسمی موسسه به‌مهربانی، از مجموع ۵۳۷ دانش‌آموز کنکوری بورسیه‌شده، ۵۱۱ نفر در کنکور سراسری شرکت کرده‌اند و ۲۱۶ نفر موفق به قبولی در دانشگاه شده‌اند؛ یعنی نرخ قبولی حدود ۴۲ درصد است؛ رقمی که در مقایسه با میانگین کشوری، ۳۰ تا ۳۵ درصد، بیانگر برتری معنادار عملکرد است. اهمیت این عدد زمانی روشن‌تر می‌شود که بدانیم اغلب این دانش‌آموزان، فاقد سرپرست مؤثر و از مناطق کم‌برخوردار کشور هستند، یعنی از دل همان گروه‌های اجتماعی برآمده‌اند که در آمار رسمی، معمولاً کمترین شانس موفقیت تحصیلی را دارند.

 

ورود به دانشگاه‌های دولتی و رشته‌های پرطرفدار

از میان پذیرفته‌شدگان، بیش از نیمی (۱۱۰ نفر) در دانشگاه‌های دولتی پذیرفته شده‌اند. این امر نشان می‌دهد که حمایت‌های به‌مهربانی در کنار تلاش دانش‌آموزان، تنها به قبولی در دانشگاه منتهی نشده، بلکه توانسته کیفیت این دسترسی را نیز ارتقا دهد.

در میان پذیرفته‌شدگان امسال به‌مهربانی، حدود ۲۰ دانش‌آموز موفق به کسب رتبه‌های برتر در کنکور سراسری شده‌اند و توانسته‌اند در رشته‌های پرطرفداری چون پزشکی، فیزیوتراپی، پرستاری، گرایش‌های مختلف مهندسی‌، حقوق و روان‌شناسی، در دانشگاه‌های ممتاز کشور نظیر دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه شیراز پذیرفته شوند. چنین موفقیتی نشان می‌دهد که دانش‌آموزان مناطق کمتربرخوردار، در صورت دسترسی به حمایت آموزشی مستمر و منابع علمی مناسب، می‌توانند در رقابتی‌ترین سطوح آموزش عالی کشور نیز حضور یابند.

از منظر رشته‌ای، داده‌ها گویای تنوع و جهت‌گیری آگاهانه در هدایت تحصیلی دانش‌آموزان به‌مهربانی است. ۸۷ نفر از دانش‌آموزان در رشته‌های علوم انسانی، ۴۳ نفر در مهندسی، ۴۱ نفر در علوم تربیتی و دبیری، ۱۹ نفر در پزشکی و پیراپزشکی و ۱۰ نفر در رشته‌های هنری پذیرفته شده‌اند که این توزیع رشته‌ای نشانگر حرکت به‌سوی تنوع مسیرهای رشد تحصیلی و شغلی است.

نقاط قوت و نیازمند توجه در مناطق مختلف

دانش‌آموزان به‌مهربانی در برخی مناطق توسعه‌یافته‌تر، از جمله تهران، آذرشهر، مازندران و گلستان، نرخ قبولی بالای ۹۰ درصد را تجربه کرده‌اند که می‌تواند نشان‌دهنده بهره‌مندی از منابع آموزشی مناسب، دسترسی به معلمان مجرب و شرایط تحصیلی مساعدتر باشد.

در میان مناطق کمتربرخوردار، شعبه بیرجند با نرخ قبولی ۷۴ درصد و شعبه‌های جهرم و نجف‌آباد با حدود ۶۰ درصد، عملکردی قابل توجه و موفقیت‌آمیز از خود نشان داده‌اند. در مقابل، زابل و رودبارجنوب با نرخ قبولی به‌ترتیب ۷ و ۱۲ درصد، همچنان با چالش‌های جدی مواجه هستند. این تفاوت‌ها نه‌تنها نشان‌دهنده شکاف ساختاری در دسترسی به فرصت‌های آموزشی است، بلکه اهمیت عوامل محیطی، از جمله کیفیت معلمان و شرایط معیشتی خانواده‌ها را در بازتولید نابرابری آموزشی آشکار می‌سازد؛ به طوری که در میان شعب و نمایندگی‌های به‌مهربانی، تنها در این دو شهر نرخ قبولی پایین‌تر از میانگین کشوری به ثبت رسیده است. با این حال، موفقیت شعبه‌هایی مانند بیرجند و نجف‌آباد در شرایط دشوار، گواهی است بر آنکه سیاست‌های آموزشی هدفمند و حمایت مداوم، حتی در محیط‌های محروم، می‌تواند مسیر موفقیت را هموار سازد.

این آمار نشان می‌دهد که برنامه‌های بورسیه ماهانه، خدمات آموزشی، مشاوره روانشناسی و حمایت‌های معیشتی موسسه توانسته‌اند فاصله تحصیلی دانش‌آموزان مناطق محروم را کاهش داده و فرصت‌های برابر دسترسی به آموزش عالی را فراهم کنند.

اثر مدت حضور در موسسه بر پیشرفت و موفقیت دانش‌آموزان

از میان پذیرفته‌شدگان، ۱۲۲ نفر بیش از سه سال و ۶۴ نفر بین شش تا نه سال از خدمات موسسه بهره‌مند بوده‌اند؛ درحالی‌که تنها یک نفر از میان دانش‌آموزان تازه‌وارد موفق به قبولی شده است. این همبستگی میان تداوم حمایت و افزایش احتمال موفقیت، نشان می‌دهد که عدالت آموزشی صرفاً از مسیر حمایت پایدار محقق می‌شود و طرح‌های مقطعی یا کمک‌های کوتاه‌مدت تاثیر قابل توجهی در تغییر شرایط تحصیلی دانش‌آموزان نخواهد داشت.

عملکرد به‌مهربانی نمونه‌ای از آن چیزی است که می‌توان آن را عدالت آموزشی توانمندساز نامید؛ الگویی که به‌جای توزیع صرف منابع، ظرفیت ایجاد می‌کند. در این رویکرد، آموزش نه به‌مثابه خدمت خیریه، بلکه به‌عنوان ابزاری برای بازتعریف موقعیت اجتماعی فرد عمل می‌کند و حمایت از یک دانش‌آموز فاقد سرپرست مؤثر، سرمایه‌گذاری در ساختن مسیر زندگی یک نسل است.

 

هدف بنیادین به‌مهربانی، تربیت شهروندانی شایسته و مسئول است؛ دستاوردی که محدود به تحصیلات عالی نیست. تداوم حضور دانش‌آموزان در چرخه آموزش تا زمان کنکور و فراهم آوردن حمایت لازم برای محافظت آن‌ها در برابر آسیب‌های ترک تحصیل از مدرسه، خود نشان‌دهنده اثربخشی عمیق برنامه‌های موسسه است. افزون بر این، بسیاری از دانش‌آموزان با بهره‌گیری از برنامه‌های مهارت‌آموزی، آماده ورود به بازار کار می‌شوند و توانمندی‌های عملی و حرفه‌ای آن‌ها زمینه‌ساز مشارکت مؤثر در جامعه است.

همچنین ورود بیش از دویست دانش‌آموز از مناطق محروم به دانشگاه و درخشش حدود بیست نفر از آنان در دانشگاه‌های تراز اول کشور، بیانگر آن است که آموزش، می‌تواند یکی از مؤثرترین مسیرهای شکستن چرخه‌ فقر و نابرابری در جامعه‌ ایران باشد. به‌مهربانی در این معنا، نه صرفاً یک موسسه‌ خیریه، بلکه کنشگری اجتماعی در میدان آموزش و عدالت است تا در ساختار نابرابر آموزشی، فرصت‌ رشد را برای فرزندان خود فراهم کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط