کار سخت برای کودکان

کمک به کودکان کار

 وضعیت کودکان کار خیابانی و راه حل کمک به آنها

از شنیدن عبارت کودک خیابانی چه تصوری در ذهن شما نقش می بندد؟ کودکی 7، 8، یا 10 ساله، با سر و وضعی ژولیده، لباسی مندرس، و دستان و انگشتانی سیاه و آلوده، بر سر چهارراه ایستاده و به محض سبز شدن چراغ خطر عابران، به سمت اتومبیل ها می رود تا به آنها گل، جوراب، دستمال یا فال بفروشد؛ یا با شیشه شور و شیشه پاکنی در دست، بدون توجه به عدم رضایت راننده، مصرانه شیشه اتومبیل او را به اصطلاح  تمیز کند.

تغییر زندگی نیازمندان

ما بیش از این چیزی از او نمی دانیم و شاید برای بسیاری از ما برخورد چندثانیه ای هم با چنین صحنه ای غیرقابل تحمل باشد. برای همین همراه با ثانیه شمار چراغ راهنمایی، ثانیه ها را می شماریم تا هرچه زودتر از شر مزاحمت های این کودک لجوج نجات یابیم. غافل از این که او هم مانند کودک نازپرورده ما که همان جا در صندلی عقب اتومبیل مان، دوست داشتنی،زیبا، پاکیزه و با شکمی سیر خوابیده است، یک کودک است با همان نیازها، همان ظرافت ها و آسیب پذیری ها، و همان آرزوها. اما اکنون کودکی است محروم از حمایت،تنها و رها شده.

حمایت از کودکان کار

این تنها چند ثانیه کوتاه است که شما با آن مواجه می شوید و با فشردن پدال گاز، سعی می کنید هرچه زودتر از آن کودک و مشکلاتش فاصله بگیرید. اما او می ماند و غمی بی انتها..

اما پدیده کودک کار یا کودک خیابانی مساله ساده ای نیست که بتوان به آسانی از آن چشم پوشید و فراموشش کرد. این معضل نه تنها برای کودک که برای جامعه نیز آسیب های جدی در پی دارد.

 

علل و عوامل افزایش پدیده کودک کار

پدیده کودکان کار، یا کودکان خیابانی، که به ” تراژدی شهری” شهرت دارد، به عنوان آسیبی اجتماعی حاصل از مدرنیته و تحولات اجتماعی، در کلان شهرهای جوامع معاصر اعم از صنعتی و در حال توسعه بسیار شایع است. بسیاری از صاحب نظران و نظریه پردازان علوم بین رشته ای کوشیده اند با مطالعات و تحقیقات خود دولت ها را در مهار، مدیریت و رفع آن کمک نمایند. اما هم چنان این معضل به قوت خود باقی است.

افزایش جمعیت خانواده فقیر

تاثیرات تحولات شتابان اجتماعی، هم چون رشد سریع جمعیت، صنعتی شدن و توسعه شهرنشینی، مهاجرت از روستا به شهر و حاشیه نشینی دراطراف کلان شهرها، افزایش نابرابری های اجتماعی و شکاف طبقاتی ، دگرگونی ساختاری و کارکردی خانواده ها، فروپاشی الگوها و هنجارها، و افزایش تنش های اجتماعی، بیش از هر گروه سنی، گروه های آسیب پذیر کودک و نوجوان را تحت تاثیر قرار داده است.

آسیب های کودکان کار

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی در سال 1993، کودکان خیابانی به کودکانی اطلاق می شود که تماس خود را با خانواده حفظ می کنند اما به علت فقر و پرجمعیت بودن خانواده، بیشتر ساعات روز و گاه شب ها را در خیابان ها سپری می کنند. این کودکان در معرض انواع مشکلات و آسیب های جسمی و روحی قرار دارند. یونیسف نیز در سال 2003،  دو گروه کودک کار را مشخص می کند:

  • کودکان در خیابان (children on the street)

کودکان شاغل در خیابان، از خانواده های کم درآمد و پرجمعیت، که برای کسب درآمد در خیابان بسر می برند. در این گروه احساس تعلق به خانواده کماکان وجود دارد. برخی از کودکان علی رغم این که ممکن است درگیر مشکلاتی چون مصرف مواد مخدر و رفتارهای خلاف قانون باشند، اما ترک تحصیل نکرده اند و  به مدرسه می روند. اما هم چنان در معرض ترک تحصیل قرار دارند.

  • کودکان خیابانی   ( children of the street)

در مقایسه با گروه اول، قشر کوچک تری را تشکیل می دهند اما مشکلات شان بسیار پیچیده تر است. برای این گروه، خیابان به منزله خانه است و افراد خیابانی، خانواده آنان تلقی می شوند. بی سرپناه و بی غذا در شرایطی ناامن در معرض خطر یا قربانی آزارهای جسمی و جنسی هستند. این گروه با مدرسه بیگانه اند. بسیاری از این گروه مورد سوء استفاده باندهای تبهکار قرار گرفته و از آنان در قاچاق و توزیع مواد مخدر، سرقت، پورنوگرافی و تجارت جنسی کودکان استفاده می شود.

طی تحقیقات به عمل آمده، “فقر”، “عوامل اجتماعی” و “عوامل خانوادگی” به ترتیب از مهم ترین عوامل ایجاد کننده پدیده ناخوشایند کودک کار هستند. فقر به عنوان مهم ترین عامل، خود معلول وضعیت نامناسب اقتصادی کشور، فقدان شغل مناسب برای والدین، ورشکستگی سرپرست خانواده، فوت؛ زندانی بودن یا طلاق والدین و اعتیاد است.

عوامل اجتماعی مانند شکاف طبقاتی، نابرابری اجتماعی، مهاجرت بی رویه از روستا به شهر و حاشیه نشینی، از جمله مهم ترین عواملی هستند که کودک را به خیابان و کار در خیابان سوق می دهند.

از جمله عوامل خانوادگی که در روی آوردن کودک به خیابان موثر است، می توان به کم سوادی یا بی سوادی خانواده اشاره کرد. جای تعجب نیست در خانواده ای که برای تحصیل و علم آموزی ارزشی قایل نیستند و فرزند خود را از مدرسه رفتن منع می کنند، کودک راهی خیابان شود. همه این عوامل به محرومیت کودک ختم می شود؛ محرومیت از تمامی حقوق طبیعی.

بنابراین شرایط معیشتی و فرهنگی خانواده عامل تعیین کننده ای است برای این که کودک به درس خواندن ادامه دهد یا به خیابان روی آورد.

 

بهترین راه حمایت از کودکان کار

به نظر می رسد پیش از هرگونه اقدامی کوتاه مدت و نافرجام، باید ریشه ای با این معضل رو به رو شد. در این زمینه، شناسایی و حمایت از اقشار آسیب پذیر جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان از اولویت خاصی برخوردار است. اما چگونه و با استفاده از چه راهکارهایی می توان این قشر را مورد حمایت قرار داد؟ از کجا باید شروع کرد؟

با اولویت بخشیدن به بررسی و  شناسایی اقشار آسیب پذیر جامعه، به ویژه کودکان و نوجوانان و انجام اقدامات پیشگیرانه، می توان بخش عمده ای از پدیده کودک کار را مهار و رشد آن را متوقف کرد.

کمک تحصیلی به دانش آموزان

موسسه خیریه و عام المنفعه دارالاکرام در سال 1380 با هدف حمایت از کودکان و نوجوانانی تاسیس شدکه به دلیل خاستگاه خانوادگی کم برخوردار، از تحصیل بازمانده یا در معرض خطر ترک تحصیل قرار دارند. اعطای بورسیه تحصیلی برای تحت پوشش قرار دادن کودک در چرخه موسسه، بهانه ای شد برای حمایت های چندگانه از دانش آموز نیازمند و خانواده اش؛ حمایت های آموزشی، درمانی و بهداشتی، فرهنگی، مددکاری، و مهارت آموزی و اشتغال زایی، تا بدین ترتیب ضمن پیشگیری از روند رو به افزایش بازماندگی کودکان از تحصیل، زمینه های رشد و پیشرفت دانش آموز نیز فراهم شود.

در دارالاکرام کار به همین جا ختم نمی شود. دانش آموز چنانچه با عزم و انگیزه در پرورش استعدادهای خویش بکوشد موسسه او را تا مدارج دانشگاهی همراهی می کند، یا در صورت برخورداری از مهارت های لازم آموزش یافته، پس از فارغ التحصیلی، با توانمندی جذب بازار کار شده و زندگی باعزت و مستقلی را برای خود و خانواده اش رقم می زند.

یافتن فرصت های شغلی

دارالاکرام با فراهم آوردن بسترهای لازم کارآفرینی برای مادران سرپرست خانوار، این قشر از زنان آسیب پذیر را نیز برای برخورداری از زندگی باعزت تحت حمایت قرار می دهد تا آنان نیز به نوبه خود فرزندانی توانمند و با عزت نفس در دامان خود پرورش دهند.

در دارالاکرام “پایبندی به اصل کرامت انسانی“، به عنوان مهم ترین اصل منشور اخلاقی، تنها یک ژست فرهیخته مأبانه نیست بلکه سرلوحه تمامی گام ها و اقدامات حمایتی آن است.

عملکرد دارالاکرام ،خود بهترین گواه این مدعاست.

نوشته های مرتبط