بررسی آسیب اجتماعی بازماندن از تحصیل
طبق پیمان نامه جهانی حقوق کودک که به امضای کشور ایران نیز رسیده است،باید حقوق کودک را در زمینه حمایت در برابر بهره کشی اقتصادی و انجام هر گونه کار زیان بار که می تواند به تحصیل وی خللی وارد کند ،باعث توقف آن شود و یا برای سلامتی و رشد جسمانی،روحی،معنوی و اخلاقی و پیشرفت اجتماعی کودک مضر محسوب شود،به رسمیت شناخت.این کنوانسیون،کشورهای امضاکننده را ملزم به اجرای تعهداتی می کند که باید ضمن پایبندی به آن ها، راهکارهای اجرایی کارآمدی را نیز ارائه نمایند.به منظور تضمین اجرای این ماده، كشورهای متعهد می بایست کلیه اقدامات قانونی، اجرائی، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند تا بدین ترتیب از ورود کودکان به بازار کار و ترک تحصیل ممانعت به عمل آورند و در پی رفع مشکل کودکان بازمانده از تحصیل باشند.
ترک تحصیل کودکان به عنوان پدیده ای نامطلوب که از دیرباز در جامعه ما نیز به چشم می خورد،یکی از آسیب های مهم اجتماعی قلمداد می شود.در اغلب موارد کودکان بازمانده از تحصیل جهت تامین معیشت خانواده از اوان کودکی وارد بازار کار شده و در محیط ناامن کار،انواع زورگویی،تبعیض، تجاوز و آسیب های جسمی و روحی را تجربه می کنند و در حالی پای به مرحله بلوغ و جوانی و ورود به اجتماع می گذارند که از حس حقارت و خشمی فروخورده و عقده های ناشی از آن لبریز هستند.
اگرچه با سیاست گزاری ها و حمایت های سازمان های مردمی،از آمار کودکان بازمانده از تحصیل در کشور نسبت به سال های پیش کاسته شده است اما این معضل هم چنان به قوت خود باقی است و با افزایش مشکلات اقتصادی نیز پیش بینی می شود این آمار هم چنان فزونی یابد.رشد فزاینده آمار کودکان بازمانده از تحصیل می تواند جامعه را طی سال های آتی با مشکلات متعدد امنیتی،فرهنگی، علمی و اقتصادی بی شماری مواجه کند.بدیهی است به منظور حل یا تعدیل این معضل باید با رویکرد علت یابی وارد میدان عمل شد و سپس به دنبال راهکارهای کاربردی و موثر بود.تجربه های سال های اخیر نشان داده است بهترین شیوه برخورد با این معضل پیش از هر اقدامی،اتخاذ سیاست ها و راهکارهای پیشگیرانه است؛ راهکارهایی که با همیاری نهادهای مردمی از جمله موسسات خیریه امکان پذیر شده است.
کودک بازمانده از تحصیل به چه کودکی گفته می شود؟
کودکان بازمانده از تحصیل کودکانی هستند که به دلیل تبعیض طبقاتی،تبعیض جنسیتی،فقر فرهنگی و سایر محدودیت ها و محرومیت ها از تحصیل بازمانده اند؛کودکانی با گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال که به رغم لازم التعلیم بودن به دلایل عدیده در هیچ یک از مقاطع تحصیلی مشغول به تحصیل نیستند.این کودکان به دو گروه عمده تقسیم می شوند:
- گروه اول ؛کودکان مناطق عشایری،حاشیه ای و روستایی دور افتاده که از همان ابتدا از ورود به چرخه آموزشی محروم شده و از سواد بی بهره مانده اند.این کودکان در حقیقت از “بی سوادان مطلق” محسوب می شوند.
- گروه دوم ؛کودکانی که در زمان مناسب ،یعنی شش سالگی وارد مدرسه و سیستم آموزشی شده اما پس از گذشت چند سال به دلایل متعدد ناگزیر به ترک تحصیل شده اند.اغلب کودکان این گروه از سنین اندکی برخوردارند و تحت اجبار والدین یا فشارهای معیشتی و اقتصادی وارد بازار کار شده و بدین ترتیب از ادامه تحصیل باز مانده اند.
مهم ترین عوامل ترک تحصیل کودکان
ترک تحصیل کودکان در کشور از علل و عوامل متعددی نشأت می گیرد.این عوامل خود به دو دسته بیرون و درون نظام آموزشی تقسیم بندی می شوند.عوامل درون نظام آموزشی مواردی چون ناکارآمدی سیستم آموزشی،نحوه برخورد معلمان،رئوس مطالب درسی و مواردی از این قبیل را شامل می شود.اما ما در این مقوله به طور مختصر به عوامل بیرونی خواهیم پرداخت.طی تحقیقات به عمل آمده ، در حال حاضر فقر و تنگدستی عامل عمده ترک تحصیل کودکان محسوب می شود(راهنما : نگاهی به هزینه های ثبت نام مدارس و تحصیل در ایران ). در دین مبین اسلام نیز به اهمیت موضوع فقر به عنوان امری نکوهیده پرداخته شده است.حضرت علی (ع) نیز در نکوهش فقر می فرمایند:”فقر باعث نقصان دین،سراسیمگی عقل و برانگیختن خشم می شود.”
از دیگر عوامل موثر در ترک تحصیل کودکان که از نتایج تحقیقات گسترده به عمل آمده است، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
- اعتیاد والدین
- طلاق والدین
- بد سرپرستی یا فقدان سرپرست موثر (دانش آموزان تک سرپرست یا آنانی که تحت سرپرستی افرادی غیر از سرپرست حقیقی خود ،یعنی پدر و مادر،هستند، بیش از سایر دانش آموزان در معرض خطر ترک تحصیل قرار دارند.
- مشکلات و نارسائی های جسمی شامل معلولیت ها و بیماری های مختلف
- فقر فرهنگی
- مهاجرت و جابه جایی محل زندگی یا تحصیل
- فقر انگیزشی
- دیرآموزی(کبر سن)
مقایسه آمار دختران و پسران بازمانده از تحصیل
در بین کودکان بازمانده از تحصیل،بیشترین آمار به دختران تعلق دارد.به بیان دیگر، حجم وسیعی از نرخ بی سوادی کشور را دخترانی تشکیل می دهند که به دلیل فقر فرهنگی و تبعیض جنسیتی از تحصیل محروم شده اند.دخترانی که قرار است فرزندان نسل بعد در دامان آنان پرورش یابند اما از سواد و دانش روز بی بهره اند.شرایط حاکم بر برخی جوامع شهری و روستایی عامل اصلی این پدیده محسوب می شود که به بعضی از آن موارد می توان به شرح ذیل اشاره کرد:
- ازدواج زود هنگام و ترک تحصیل به دلیل ممانعت شوهر از ادامه تحصیل همسر یا به دلیل سنگینی مسئولیت های خانه داری
- تبعیض جنسیتی و تعصبات نادرست قومی و فرهنگی که طی آن از تحصیل کودک دختر ممانعت به عمل می آورند
- به کارگیری دختران دارای سن پایین به عنوان نیروی کار در جوامع روستایی و حاشیه شهرهای بزرگ
- مخالفت والدین با ادامه تحصیل دختران،به ویژه در مواردی که آنها مجبور به ادامه تحصیل در مدارس شبانه روزی یا طرح های روستا مرکزی هستند.در طرح های روستا محوری،به دلیل کمبود امکانات نرم افزاری و سخت افزاری،مدرسه ای را در یک روستا به عنوان مرکز در نظر می گیرند و سایر دانش آموزان مناطق اطراف نیز باید به این مدرسه مراجعه کنند.
- تنگدستی و وضعیت نابسامان خانواده
نقش جامعه در کاهش تعداد کودکان بازمانده از تحصیل
محرومیت کودکان از تحصیل عواقب بسیار ناخوشایندی در پی دارد.اغلب این کودکان پیش از موعد وارد بازار کار می شوند و در نتیجه به دلیل عدم رسیدگی و آموزش های لازم یا به اعتیاد و انواع بزهکاری روی می آورند ،یا دچار آسیب های جدی روحی و روانی می شوند و از زندگی طبیعی فاصله می گیرند. در هر صورت محرومیت تحصیلی آسیب های جبران ناپذیری از خود برجای می گذارد.با توجه به عمق و گستردگی این معضل اجتماعی،بدیهی است که نمی توان به رفع کوتاه مدت آن از طریق نهادها و موسسات دولتی چشم دوخت چراکه این امر مستلزم همیاری و مشارکت نیکوکارانی است که از طریق موسسات و نهادهای مردمی فعال در این عرصه، از این کودکان حمایت می کنند.در این بین،آنچه که بر عهده نهادها و موسسات دولتی و مردمی به ویژه موسسات خیریه است این است تا با بهره گیری از فرایند اعتماد سازی افراد نیکوکار و جلب حمایت آنان،در بزنگاه از کودکان در حال ترک تحصیل و هم چنین بازمانده از تحصیل،حمایت و از عواقب ناشی از آن پیشگیری کرده و آینده را به گونه ای دیگر برای آنان رقم بزنند.
در این راستا،شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل ،به عنوان اولین گام،از اهمیت ویژه ای برخوردار است.لذا برای نهادهای دست اندرکار کودکان آسیب دیده، دسترسی آسان به مکانیزمی که امکان این شناسایی را در حداقل زمان و با حداقل هزینه ،میسر کند بسیار الزامی است.موسسه خیریه دارالاکرام طی ۱۸ سال فعالیت مستمر در عرصه حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل،با بهره گیری از سامانه آنلاین به مهربانی،شناسایی این کودکان را در سراسر کشور در کمترین زمان ممکن میسر ساخته است.این موسسه طی سال های گذشته به حمایت و پوشش معیشتی،آموزشی،درمانی و فرهنگی این قشر آسیب دیده همت گمارده و به عنوان نهادی مردمی و غیرانتفاعی نقش خویش را در زمینه کمک به رفع این معضل اجتماعی به شایستگی ایفا نموده است.
موسسه دارالاکرام با در اختیار داشتن سامانه آنلاین به مهربانی، هرلحظه از هر گوشه از جهان امکان دریافت و ارسال کمک های شما نیکوکاران نیک اندیش را به کودکان مستعد و واجد شرایط در سراسر کشور به آسانی فراهم کرده است.تنها کافی است کلیک کنید تا در به مهربانی https://bemehrbani.com به ما ملحق شوید