برای اینکه ساختار کاپیتالیسم(سرمایه داری) را کامل کنیم، باید نوع جدیدی از تجارت را به جهان معرفی نماییم؛ نوعی که بر پایه طبیعت چندبعدی بشر است. این نوع جدید تجارت را کسب و کار اجتماعی نام می دهیم.
دنبال کردن اهداف اجتماعی به خصوصی
کارآفرینان، کسب و کار اجتماعی را برای دنبال کردن اهداف اجتماعی به خصوصی راه می اندازند، نه برای دنبال کردن سودهای شخصی. اگر چه که این به نظر بنیادگران اقتصادی کفرآمیز است، اما ما باید وجود واقعی انسان و آرزوهای چند بعدی او را بشناسیم و بر این اساس، کسب و کاری ایجاد کنیم که به حل مشکلات اجتماعی و محیط زیست می پردازد.
ساختارسازمانی این نوع شرکت ها، بر پایه بیشینه سازی سود طراحی شده اند؛ اما این شرکت ها در اهداف با یکدیگر متفاوتند. مانند هر شرکت و کسب و کار دیگری، شرکت های اجتماعی نیز کارمند استخدام می کنند، کالا تولید می نمایند و یا خدمات ارائه می دهند اما قیمت گذاری ها متناسب با اهدافش انجام می شود.
مالکیت کسب و کار اجتماعی
این شرکت می تواند متعلق به یک یا چند فرد باشد، چه به صورت یک مالکیتی یا شراکتی؛ و یا اینکه ممکن است متعلق به دولت یا یک مؤسسه خیریه باشد. مانند هر شرکت و تجارت دیگری، کسب و کار اجتماعی نیز نمیتواند به طور نامحدود ضرر دهد. اما هر سودی که بدست می آورد نیز به کسانی که در آن سرمایه گذاری کرده اند تعلق نمی گیرد.
بهتر است که یک کسب و کار اجتماعی را به شکل یک تجارتی که نه ضرر می دهد و نه سود سهام دارد تعریف کنیم. سود تولید شده به جای اینکه به جیب سهامدارانش برود، در خود شرکت دوباره سرمایه گذاری می شود و در نهایت به شکل قیمت کمتر، سرویس بهتر و دسترسی بیشتر به دست گروه های هدف می رسد.
دلایل اهمیت سود اوری برای کسب و کارهای اجتماعی
سودآوری برای کسب و کار اجتماعی مهم است. کسب و کار اجتماعی هرجایی که لازم است، بدون چشم پوشی از اهداف اجتماعی باید سودآور باشد به دو دلیل: نخست برای اینکه پول سرمایه گذاران را به آنان بازبپردازند. دوم، برای این که از اهداف اجتماعی دراز مدت حمایت کند.
همانند شرکت های معمولی، شرکت ها با هدف اجتماعی باید نقشه راه دراز مدت داشته باشند. تولید سود به کسب و کار اجتماعی کمک می کند تا کارش را به نقاط دیگر نیز گسترش دهد، کیفیت محصول و یا خدماتی که ارائه میدهد را بهتر کند، تلاش های پژوهش و توسع های را افزایش بخشد و … . این که چه قدر طور می کشد تا سرمایه گذاران سرمایه خود را پس بگیرند به مدیریت کسب و کار اجتماعی و نیز خود سرمایه گذاران بستگی دارد.
زمان بازگشت سرمایه
این زمان بازگشت سرمایه باید در چشم انداز سرمایه گذاری ذکر شود: می تواند پنج، ده و یا بیست سال باشد و یا حتی بیشتر. پس از آن که سرمایه گذاران سرمایه خود را پس گرفتند می توانند هر کاری که خواستند با آن بکنند، در هر حال آنها جز صاحبان آن کسب و کار اجتماعی باقی خواهند ماند و روی آن همان قدر کنترل خواهند داشت که پیشتر داشته اند. اما چرا مردم در کسب و کار اجتماعی سرمایه گذاری میکنند؟ به همان دلیل که در امور خیریه و بشردوستانه شرکت میکنند: به دلیل احساس خشنودی و رضایتی که این امر به همراه دارد. اما کسب و کار اجتماعی با خیریه برای حامیان مالی نیز تفاوتهای بنیادین دارد. نخست، کسب و کار و تجارتی که از طریق کسب و کار اجتماعی ایجاد می شود خودکفا است.
عدم نیار به سرمایه گذاری
نیازی نیست که هر سال به آن پول تزریق شود. این یک تجارت خودکفا و مداوم است که خودش می تواند خود را گسترش دهد. دوم، سرمایه گذاران در کسب و کار اجتماعی سرمایه خود را پس از مدتی پس می گیرند. سوم، به این دلیل که کسب و کار اجتماعی نوعی کسب و کار است برای اهل تجارت جذاب است نه تنها برای این که به این کسب و کار پول تزریق کنند، بلکه برای این که می توانند از مهارت های کاری و تجاری و خلاقیت خود برای حل مشکلات اجتماعی استفاده کنند.