طریقت به جز خدمت خلق نیست
زیباترین متون و اشعار در مورد کمک به نیازمندان
آثار ادب فارسی کهن و معاصر سراسر مملو از مضامین نیکی و نیکوکاری و اثرات آن است. شاعران پارسی و پارسی گوی از دیرباز درباره نیک اندیشی و نیکوکاری بسیار شعر سروده و حکایت گفته اند. مضامین این اشعار و حکایات بر نیکی و احسان بدون توقع و چشمداشت تاکید دارد: “تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز”. نیکی غیر انحصاری و حتی در حق بدکاران از جمله این مضامین است.
اوحدی مراغه ای
عارف و شاعر پارسی گوی، از بازگشت اثرات نیکی به فرد نیکوکار نیز چنین می سراید:
” نیکی کن ای پسر تو، که نیکی به روزگار سوی تو بازگردد، اگر در چه(چاه) افکنی.”
شعر حافظ درباره کمک به نیازمندان
حافظ نیز نیکی را نتیجه حقیقت جویی می داند:
” شكر آن را كه دگر باز رسیدی به بهار بیخ نیكی بنشان و ره تحقیق بجوی.”
در جایی دیگر، با تاکید بر گذرا و موقت بودن دوران حیات، بر نیکی کردن تاکید می ورزد:
“ده روز مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا.”
پروین اعتصامی
پروین اعتصامی نیز در باب اثرات و بازگشت نیکوکاری چنین می سراید: ” نیکی چه کرده ایم تا روزی نیکو دهند مزد عمل ما را ”
این مضامین و اشعار جملگی بر بازگشت نتیجه و اثر نیکوکاری به فرد نیکوکار حکایت دارند. در آثار و اشعار این شاعران، بر نیکی و خدمت به خلق و بازگشت آن به فرد نیکوکار تاکید فراوان شده است. در آثار شعرای پرآوازه از سودمندی، کارآمدی، نیک اندیشی، سازندگی، دستگیری از مردم و غمخواری نسبت به آنان سخن فراوان به میان آمده است.
حکایات بوستان سعدی
شاید بتوان گفت در ستودن فضایل نیکوکاری، سعدی سرآمد دیگر شاعران است. اشعار و حکایات سعدی شاعر شیرین سخن، سرشار از مضامین عشق، دوستی، آرامش، صفا و بوستان اش مملو از مضامین ایثار، تسامح و نیکوکاری است در حکایتی از بوستان سعدی می خوانیم:
” پارسایان نیک کردار حتی در حق بدکاران نیکی کنند.”
روح انسان دوستی در آثار او موج می زند:
- “اگر بد کنی، چشم نیکی مدار که هرگز نیارد گز، انگور بار”
- “برانداز بیخی که خار آورد درختی بپرور که بار آورد”،
- “کرم کن چنان کت برآید ز دست جهانبان در خیر بر کس نبست.”
در بوستان نیز چنین می گوید:
” طریقت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست.”
سعدی در این مضامین، از نیکی راستین و به دور از هرگونه ریا و تظاهر و تزویر سخن می گوید و بر چنین نیکی تاکید می ورزد. وی در جایی دیگر، بر این موضوع تاکید می کند که اگر در حق دیگران نیکی نکرده باشیم ،در وقت سختی نمی توانیم از آنها انتظار کمک و دستگیری داشته باشیم:
“تو هرگز رسیدی به فریاد کس که می خواهی امروز فریادرس؟”
یا در جای دیگر “کرامت” را به معنای نان دهی، جوانمردی و نیکی در حق مردم می داند:
” الا گر طلبکار اهل دلی ز خدمت مکن یک زمان غافلی.”
وی از نیکویی به حیوانات نیز سخن رانده است:
” یکی با سگی نیکویی گم نکرد کجا گم شود خیر با نیک مرد؟”
فرهنگ و ادب پارسی همواره مروج نیک خواهی و نوع دوستی بوده و همین امر از دیرباز تاکنون، در گسترش روحیه و فرهنگ نیکوکاری در جامعه بسیار موثر بوده است.
مقاله پیشنهادی : بهترین راه های کمک به نیازمندان
حکیم ابوالقاسم فردوسی
نیز از آثار و نتایج نیکوکاری سخن به میان می آورد و چنین می سراید: “همه نیکویی باد کردار ما مبیناد کس رنج و تیمار ما”
و در جایی دیگر، نیکوکاری را معادل با بخشش و دهش معرفی می کند: ” به نیکی گراییم و فرمان کنیم به داد و دهش دل گروگان کنیم”.
در خاتمه با شعری نغز از سروده های حکیم فردوسی این مطلب را به پایان می بریم:
نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی همه نیکویی کن اگر بِخرَدی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت بدی را بدی باشد اندرخورت
چو نیکی نمایدت کیهان خدای تو با هر کسی نیز، نیکی نمای
مکن بد، که بینی به فرجام بد ز بد گردد اندر جهان، نام بد
به نیکی بباید تن آراستن که نیکی نشاید ز کس خواستن
وگر بد کنی، جز بدی ندروی شبی در جهان شادمان نغنوی