نه به فقر

روز جهانی ریشه کنی فقر

سالروز جهانی فقر زدایی

International Day for the Eradication of Poverty

روز جهانی ریشه کنی فقر به عنوان حرکتی نمادین هرساله در 17 اکتبر مقارن با 25 مهرماه در سراسر جهان برگزار می شود. سابقه این واقعه به سال 1987 یعنی زمانی بازمی گردد که یکصد هزار نفر در حمایت از قربانیان فقر ،گرسنگی و خشونت و ترس در پاریس دست به تجمع اعتراض آمیز زدند. هدف از این اعتراض که در ابتدا تنها رساندن صدای قربانیان فقر به دولت ها و شهروندان عادی بود به نحوی گسترش یافت که سازمان ملل چند سال بعد در سال 1992 این روز را “روز جهانی فقرزدایی” نامگذاری کرد.

اولین تجمع اعتراض به فقر در 17 اکتبر 1987

در تاریخ، نام ژوزف رسینسکی با روز جهانی فقرزدایی پیوندخورده است. تلاش های این فعال اجتماعی به عنوان بنیانگذار جنبش ATD FOURTH WORLD  راه را چنان هموار کرد که تنها پنج سال پس از مرگ وی یعنی در سال 1992، شورای عمومی سازمان ملل این روز را روز جهانی مبارزه با فقر نام نهاد. نوشته ای که بر سنگ یادبود رسینسکی حک شده به شعار کسانی تبدیل شده است که در سراسر جهان با فقر مبارزه می کنند:

“هرکجا زنان و مردانی محکوم به زندگی در فقر شدید باشند،به معنای نقض حقوق بشر است.”

بنر جهانی روز جهانی ریشه کنی فقر

تعریف فقر

روز جهانی ریشه کنی فقر ضرورت،الزام و فوریت پایان بخشیدن به فقر را مورد تاکید هرچه بیشتر قرار می دهد. در حقیقت با بزرگداشت این روز،توجه به این معضل که به پدیده ای فراگیر و جهانی بدل شده است اهمیت ویژه ای می یابد.حال باید دید فقر به چه معناست.

فقر همواره به عنوان معضل جوامع بشری و در طیف گسترده در سطح جهانی مورد توجه محققان، کارشناسان و سازمان های ذی ربط بوده است.گرچه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، فقر از شدت و خط سیر متفاوتی برخوردار است اما باید اذعان کرد فقر به عنوان پدیده ای اجتناب ناپذیر در همه جوامع بشری چه توسعه یافته چه در حال توسعه شناخته شده است.

موضوع فقر و فقر زدایی یک مسئله جهانی است. اما فقر پدیده ساده ای نیست که بتوان آن را از یک یا چند دیدگاه تعریف کرد. به دلیل ماهیت چندبعدی فقر، تعریف دقیق آن کار دشواری است به بیانی ساده می توان گفت ناتوانی در تامین حداقل نیازها در زمینه خوراک، مسکن، پوشاک و تحصیل ریشه در فقر دارد و این وضعیت می تواند با عدم دسترسی به فرصت های برابر شغلی و اعمال تبعیض های اجتماعی نیز وخیم تر شود.

باید گفت فقر از تعاریف مختلفی برخوردار و از زوایای متعددی قابل بررسی است که به فراخور تحولات اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این تعاریف دستخوش تغییر قرار می گیرد. به گفته نظریه پردازان و صاحب نظران علم اقتصاد، فقر به عنوان فقدان منابع برای دسترسی به مواد غذایی، مشارکت در فعالیت ها و هم چنین محرومیت از قابلیت های اساسی تلقی می شود که بر حسب زمان و مکان می تواند متغیر باشد.از این منظر فقر امری کاملا نسبی محسوب می شود.بانک توسعه آسیا فقر را محرومیت از دارایی ها و فرصت هایی معرفی می کند که هر فرد استحقاق برخورداری از آن ها را دارد اما در حال حاضر از آن ها محروم است. طبق این تعریف فقر طیف وسیعی از محرومیت ها و کمبودها را در بر می گیرد.

 

هرم نیاز های انسانی

حال باید دید نیازهای طبیعی انسان و اولویت های آن کدام اند؛همان نیازهایی که در صورت برآورده نشدن،فقر و تبعات ناشی از آن را برای فرد و جامعه پدید می آورند.

رابطه فقر با سلسله مراتب نیازهای انسانی :

آبراهام مازلو به عنوان یک روانشناس انسان گرا، برای نخستین بار نظریه سلسله مراتب نیازها را مطرح نمود.براساس این نظریه، انسان‌ دارای سلسله مراتبی از نیازهاست که به صورت یک هرم نمایش داده شده است. در سطح پایین این هرم نیازهای بنیادی و ابتدایی جای گرفته‌اند و هر چه به سمت بالای هرم پیش می رویم نیازها پیچیده‌تر می‌شوند. از دیدگاه مازلو سلسله مراتب نیازهای انسان ۵ سطح دارد که شامل نیازهای فیزیولوژیکی و جسمانی،نیازهای امنیتی،نیازهای اجتماعی و تعلق پذیری،نیازهای احترام و عزت نفس،و در نهایت خودشکوفایی است.

مازلو رسیدن به هر سطح بالاتر را منوط به رفع نیازهای سطح‌های پایین‌تر می داند. به تعبیر دیگر،بدون ارضای نیازهای هر طبقه نمی‌توان به طبقه بالاتر دست یافت.

سلسله مراتب نیاز های انسان مازلو

 

 1. نیازهای فیزیولوژیک یا نیازهاى جسمانى

این نیازها شامل ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین نیازهایی هستند که برای ادامه بقا ضرورت دارند، مثل آب، هوا، غذا ،مسکن،خواب،نفس کشیدن. به باور مازلو این نیازها،اساسی‌ترین و غریزی‌ترین نیازها را در سلسله مراتب نیازها تشکیل می دهند چراکه تا این نیازها برآورده نشوند بقیه نیازها در اولویت قرار نمی گیرند.در صورت برآورده نشدن این سطح از نیازها،بدترین و اصلی ترین مشکلات خانواده های نیازمند افراد

2. نیازهای امنیتی

گرچه این نیازهای امنیتی برای بقا از اهمیت برخوردارند امّا نسبت به نیازهای فیزیولوژیکی در رتبه دوم اهمیت قرار دارند.برخورداری از شغلی ثابت، بیمه پزشکی، همسایگان بی‌خطر و سرپناهی در مقابل محیط از جمله این موارد است.

3. نیازهای اجتماعی

این نیازها شامل وابستگی، تعلق پذیری، عشق و عاطفه است. به عقیده مازلو این نیازها در مقایسه با نیازهای فیزیولوژیکی و نیازهای امنیتی، از اهمیت کمتری برخوردارند. روابط دوستانه، وابستگی عاطفی و روابط خانوادگی ،عضویت در گروه‌های اجتماعی، محلی و مذهبی از جمله نیازهای این سلسله است..

4. نیازهای احترامی

پس از ارضا نیازهای فیزیولوژیکی، امنیتی و اجتماعی، نیاز به مورد احترام واقع شدن، اهمیت فزاینده‌ای می‌یابد. این نیازها شامل مواردی است که در احترام به خود، ارزش‌های شخصی، شناخت اجتماعی و پیشرفت، انعکاس می‌یابد.مازلو در مورد پیامدهای عدم ارضای این سطح از نیازهای پنجگانه می گوید بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی می‌شود که این احساسات نیز خود به وجود آورنده دلسردی و یاس اساسی خواهد شد.

5. نیازهای خودشکوفایی

این بالاترین سطح نیازها در سلسله مراتب مازلوست. انسان‌های خودشکوفا، افرادی هستند خودآگاه، علاقه‌مند به رشد شخصی، کم‌توجه به عقاید دیگران که به ارضا توانايی‌های بالقوه خود علاقه مند هستند.مازلو عقیده داشت که این نیازها مشابه غرایز انسانی هستند و نقش عمده‌ای در رفتار انگیزشی دارند. تحقق خودشکوفایى، عالى‌ترین سطح سلسله مراتب مازلو است.شرط اولیه دست یافتن به تحقق خودشکوفایی، ارضاى آن دسته از نیازهایی است که در سطوح پایین‌تر این سلسله مراتب قرار گرفته‌اند.

نیازهای فیزیولوژیکی، امنیتی، اجتماعی و احترامی به نام نیازهای کمبود یا نیازهای کاستی شناخته شده اند، به این معنی که این نیازها به دلیل محرومیت به وجود می‌آیند. برآورده کردن این نیازهای سطح پايین‌تر به منظور اجتناب از احساسات یا پیامدهای ناخوشایند از اهمیت خاصی برخوردارند.

بدین ترتیب با مروری بر این سلسله نیازهای انسانی بخوبی می توان پی برد که فقر به ویژه فقر شدید امکان برآورده ساختن نیازهای سطح اول و پایه را از افراد درگیر آن می گیرد به نحوی که امکان ادامه حیات بدون برطرف شدن آن نیازها امری محال می شود.عدم برخورداری از رژیم غذایی سالم،سرپناه مناسب،عدم برخورداری از شغلی درآمدزا،عدم برخورداری از هویت اجتماعی و گروهی در نهایت به احساس حقارت و درماندگی منتهی می شود.

 

 قربانیان خاموش فقر

فقر زندگی افراد به ویژه کودکان و نوجوانان را در دو بعد جسمی و روحی به مخاطره می اندازد.اهمیت این موضوعی تا جایی است که سازمان های جهانی از جمله سازمان ملل را بر آن داشت تا با تشکیل سازمان های معتبر برای کمک به کودکان نیازمند و خانواده های شان از این معضل در سطح جهانی پیشگیری کرده و با آن به مقابله پردازند.بر اساس آمار جهانی افرادی که جان خود را به دلیل فقر و گرسنگی از دست می دهند بیش از کسانی است که تاکنون در درگیری های نظامی جان باخته اند.زندگی افراد فقیر هرروز با فقدان مواد غذایی، سرپناه، و عدم دسترسی به خدمات ضروری تهدید و به چالشی جدی کشیده می شود.از یک سو این افراد در شرایطی ناامن زندگی می کنند و ناگزیرند رنج ها و مرارت ها، بی عزتی ها و بی حرمتی ها، محرومیت ها و تبعیض های اجتماعی را تاب آورده و دم نزنند.از سوی دیگر،این قربانیان خاموش به طور ناعادلانه ای از بسط دهندگان جرم و خشونت در جامعه تلقی شده و تهدیدی علیه نظم و ثبات اجتماعی محسوب می شوند.

صلح پایدار تنها زمانی تجلی می یابد که جوامع بشری بتوانند حرمت و حقوق اساسی شهروندان را تضمین نموده، مورد حمایت قرار داده و آن را محترم شمارند. تحول اجتماعی لازم برای صلح و آرامش در جامعه نیز،تنها از طریق مشارکت فعالانه و مساوی افراد آن جامعه تأمین می شود.اما فقر به عنوان متغیری مستقل این معادلات را برهم می زند.حال پرسشی که در اینجا مطرح است این است که در مقابل چنین تبعیض آشکار و فراگیر علیه افرادی که از فقر رنج می برند چگونه می توان جامعه ای در آرامش و تساوی ساخت؟

حال یافتن و اجرای راهکارها و راهبردهای موثر و کارآمد که با اتخاذ آن ها بتوان در زمینه ریشه کنی فقر گامی اساسی برداشت امری لازم الاجراست.بر هیچ کس پوشیده نیست که به دلیل گستردگی ابعاد فقر،دولت و سیاست های اجرایی آن به تنهایی پاسخگوی رفع این معضل اجتماعی نخواهد بود و چنانچه مشارکت نهادهای مردمی صورت نگیرد ،گام موثری در رفع و ریشه کنی این معضل برداشته نخواهد شد و ما هم چنان شاهد محرومیت ها و رنج های قشر آسیب پذیر و آسیب دیده جامعه خواهیم بود.

 

از کجا باید شروع کرد؟

به مهربانی حامی دانش آموزان فاقد سرپرست موثر و کم برخوردار

 

تهیه لوازم تحریر برای دانش آموزان فقیر

از آن جا که پدیده فقر از ابعاد متعدد و گستردگی فراوان برخوردار است تنها چشم دوختن به راهکارها و اقدامات دولتی نه تنها کمک موثری نمی کند بلکه در مواردی با درگیر کردن بخش دولتی در این عرصه،از توان آن در سایر عرصه ها می کاهد و باعث تضعیف آن می شود.لذا اهمیت کارکرد سازمان های مردم نهاد در این زمینه خودنمایی می کند. موسسه عام المنفعه دارالاکرام از جمله نهادهای مردمی است که از رابطه مستقیم فقر با عزت نفس و کرامت انسانی از یک سو و حقوق شهروندی هموطنانش از سوی دیگر بخوبی آگاه است.بانیان دارالاکرام پیش از آغاز فعالیت با آگاهی از آثار و تبعات جسمی و روحی فقر به ویژه بر کودکان و نوجوانان،بر آن شدند از میان اقشار آسیب پذیر جامعه،کودکان را مورد هدف قرار داده و با حمایت از آنان در ساختن میهنی آباد و مستقل سهم خود را ایفا نمایند.این موسسه با بهره گیری از سامانه آنلاین به مهربانی خدمات خویش را طی 18 سال سابقه درخشان به دانش آموزان تحت پوشش خود ارائه داده است.سامانه آنلاین به مهربانی در حمایت چندجانبه از دانش آموزان مستعد اما کم برخوردار، کوشیده است ضمن حفظ کرامت و عزت نفس افراد تحت پوشش ،در زمینه شکوفایی استعدادها،بازیابی و بازپروری روحیه و توانمندسازی آنان نیز اقدام کرده و در جهت فقرزدایی از جامعه گام موثری بردارد.

موسسه دارالاکرام با اعطای بورسیه تحصیلی به دانش آموزان مستعد که از کمک های نیکوکاران حامی موسسه تأمین می شود،در پی آن است نقش خود را در مقابله با فقر هرچه شایسته تر ایفا نماید.شما نیز اگر خواهان ایفای نقش موثری در این فرآیند هستید با ما در به مهربانی همراه شوید:https://bemehrbani.com/album

 

 

نوشته های مرتبط